-
س...س...سلام
یکشنبه 8 مهرماه سال 1386 14:22
فرق است میان آنکه یارش در بر با آنکه دو چشم انتظارش بر در هر سوالی در هر زمینه ای از کامپیوتر و وبلاگنویسی داشتید فقط کافیه برام میل بزنید. به آدرس beigzadeh@gmail.com یا اگه تحقیقی گزارشکاری چیزی خواستید میتونید رو من حساب کنید یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 آبانماه سال 1385 14:03
سلام بچه ها فکر کنم کم کم من از یادها رفته م چون از دل برود هر آنچه از دیده رود یکی از بچه ها به من رسید و به من گفت: -سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام نیستی عرفان سلام خوبی تو -چه خبرا؟ راستی وبلاگت و آپ نمیکنی جریان چیه! راستش رو بخوای تصمیم گرفتم دوباره یه فاز اساس بدم -جدی؟ آره دوباره تصمیم گرفتم یه کارایی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 15 اسفندماه سال 1384 13:26
مجتبی ملکی پهلوان ایلامی متاسفانه قطع نخاع شد خبر رو من دیروز چهاردهم گرفتم اما گفتند که ضربه دیدگیه و چیزی نیست... با جراحی درست میشه... اما امروز ستیت بازتاب زد که قطع نخاعش تقریباً قطعیه و قابل بازگشت نیست این اتفاق در مسابقات قویترین مردان ایران توو کیش اافتاد مسئولین برگزاری مسابقات به این مسأله توجه نکردن و به...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1384 15:31
با سلام خدمت شما دوستان عزیز عارضم خدمت شما که یه سری تغییرات میخواستم تو قالب وبلاگ اعمال کنیم، این شد که یه مقداری دیر این وبلاگ آپدیت میشد. مطمئن باشید این روند فقط تا عید ادامه داره و از اون به بعد باز هم مثل سابق هستیم خدمتتون با مطالب و عکسهای به روز و جدید. این رو بهتون قول میدم. بحث دیگهای که هست اینه که یه...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 بهمنماه سال 1384 17:38
در پروژه جدید گروه امنیتی آشیانه، یکی از سایت های اصلی پخش تصاویر کاریکاتور حضرت محمد (ص) که در کشور دانمارک فعالیت می کردند به همراه حدود 500 سایت دانمارکی و اروپایی دیگر به نشانه اعتراض جامعه مسلمانان در برخورد با توهین به مقدسات اسلام و جلوگیری از تکرار چنین اعمالی هک شد. سایت دانمارکی http://beetlejuice.dk که...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1384 18:28
افتتاح ساختمون جدید...! من هم خودم هنوز نمیدونم اوضاع از چه قراره! اما شنیدم که روز ۲۲ بهمن ساختمون جدید اتتاح میشه! از جزییات اطلاع خاصی ندارم... بحث دیگه ای که هست اینه که جریان آمفولانزای مرغی جریانش خیلی جدی شده... توو مهران یه نفر بیمار به این ویروس پیدا شده... تو کرمانشاه یکی دو نفر مردن به خاطر همین قضیه......
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 مهرماه سال 1384 18:13
سلامی به روی گل همه شما دوستان عزیز زمان قطعی و نهایی حذف و اضافه برای تمام گروهها رسما اعلام شد... بعد از حرف و حدیثهای خیلی زیاد بالاخره رسمی اعلام شد... ۱۶/۷/۸۴ آموزش ابتدایی- علوم تجربی-دینی عربی-کاردانی ادبیات-کارشناسی ادبیات- ادبیات عرب ۱۷/۷/۸۴ ترویج- رزاعت- تولیدات گیاهی- تولیدات دامی- جنگلداری ۱۸/۷/۸۴...
-
یه خبر کثیف
جمعه 18 شهریورماه سال 1384 22:08
یا سلام خدمت شما دوستان... من خیلی شرمندم که این روزا همش خبرای بد میارم براتون... ولی خوب ناچارم بگم دیگه... چه کار میشه کرد؟ اول بهتره بدونین که شنبه اولین انتخاب واحد دانشگاست و جالبتره که بدونین ترتیبی داده شده که دخترها از ساعت ۸-۱۲ و پسرها از ساعت ۱-۵ می تونن انتخاب واحد کنن... یعنی به منظور جلوگیری از شلوغی و...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1384 13:36
تاریخ تعیین شده برای انتخاب واحد گروههای مختلف داشنگاه آزاد اسلامی واحد ایلام ۱۳۸۴/۶/۱۹ عمران پیوسته و عمران ناپیوسته و تربیت بدنی ۱۳۸۴/۶/۲۰ علوم سیاسی و کامپیوتر و باستانشناسی ۱۳۸۴/۶/۲۱ مدیریت بازرگانی- حسابداری پیوسته- حسابداری ناپیوسته ۱۳۸۴/۶/۲۲ علوم اجتماعی- مردم شناسی- کارشناسی فیزیک- کارشناسی شیمی ۱۳۸۴/۶/۲۳...
-
وبا
سهشنبه 25 مردادماه سال 1384 21:25
سلام یه خبر خیلی فوری امروز یه نفر توو ایوان از بیماری وبا جوون داد و مرد از خبرهای پشت پرده میرسه که تا چند روز پیش پنج نفر توو شهر ایلام وبایی مشخص شدن و تا الان معلوم نیست که چند نفرش ده باشن مسئولا هم برای اینکه یه سری از مسایل رو نشه این مسایل رو عنوان نمیکنن... من حرف خاصی ندارم... فقط میگم که از ما بشنوید و...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 تیرماه سال 1384 11:49
مدتها بود که به اینجا سر نزده بودم... میخواستم یه چیزی رو براتون بگم... البته برای کسایی که دانشجو هستن و میفهمن چی میگم... وقتی که آدم از فضای درس و امتحان و شور و خر خونی و شب بیدار موندن و جزوه بگیر کپی کن و این حرفا یه دفعه میاد بیرون، و میره به یه فضای ساکت و وارد تابستون میشه! خیلی سخت میشه همه چیز... یه...
-
لعنت بر شیطون...
چهارشنبه 25 خردادماه سال 1384 15:31
لعنت بر شیطون... این تصاویر که میبینید مال بمبگذاری اهوازه که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری انجام شده! میگن کار باقیمونده های بعثیهای عراق هستن که از اینور اونور پول گرفتن این کار رو بکنن... یکی از بچه ها که خونشون اوجاست میگه که تمام شیشه های خونه های اطراف پایین اومده... یکی از اقوام خودمون هم یکی از بمبها توی...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 خردادماه سال 1384 01:08
چند تا از بچهها گله داشتن که چرا این وبلاگ مثل قبلا آپ نمیشه!؟؟ این مساله بر میگرده به مشکلاتی که برای من پیش اومده اما این نوید رو میدم که مشکلات کاملا قابل حل هستن پس... منتظر باشید... پادشاهان ولگرد دوباره بر میگرده به دوران اوج... یواش یواش... سخت نگیرید...(یکی از بچهها نسبت به این جمله سخت نگیرید آلرژی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 خردادماه سال 1384 23:53
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1384 16:29
سلام... بعد از مدتها بالاخره سرم خلوت شد یه مدت بود دغدغه ذهنیه زیادی داشتم حالا اومدم دوباره براتون مطلب بزنم... نظرتون چیه کم کم شرو کنم؟؟ باشه... فعلا این عکس رو ببینید بازم براتون مطالب خفن میزنم... این عکس یکی از بهترین عکساییه که از من و یاسان در دو عکس مختلف گرفته شده... خداییش خیلی محشره... راستی بچه ها من یه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 اردیبهشتماه سال 1384 20:22
سلامی دوباره به تمام برو بچه ها... ممنونم... از وجودتون... کارتون بیست... این وبلاگ ما یه مدت دست داداشم(عموقاسم) بود زد و هکمون کرد... خلاصه از خر شیطون پایین اومد و به من پسش داد... خلاصه... این وبلاگ هنوز متعلق به لنگدرازه... پس من حالا حالاها مزاخمتون هستم...
-
خداحافظی...
جمعه 2 اردیبهشتماه سال 1384 19:23
آقا خیلی بیحالید! اصلا خوشم نیومد... برم با همون بروبچ خنگ روباتیک حال کنم بهتره... ولی خداییش اگه زنگ نمیزدم به عرفان تو نمیری خیلی باحال میشدااااااااااا... ولی از من به شما نصیحت هکری واسه هیشکی نون و آب نمیشه... ما که بوسیده بودیم، حالام ... میذاریم کنار... فقط اگه منبعد کسی دید این داش کوچیکه ما گرد و خاک کرد...
-
آقا جدی جدی هک شد راس میگم به خدا (هکر)
پنجشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1384 19:17
سلام به همگی دوستان آقا عرفان! آقا ما امروز اومدیم اینجا دیدیم که گرد و خاکه و از این حرفا از قضا نگا کردیم دیدیم ساعت ۶:۴۶ بعد از ظهر هم شده گفتیم این آقا عرفان شما از خودمونه یه حالی بهش بدیم و مرامی براش تیلییییت کنیم و عجالتا یه دو سه روزی این وبلاگ دست ما باشه. چطوره؟ تا اطلاع ثانوی بلاگ در دسترس نمیباشد،...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1384 16:57
شرمنده رووی گل میترا خانوم بروبچه ها راضی نیستن بدمش دست شما... مخلص شما لنگدراز
-
سلام
پنجشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1384 13:47
سلام بچه ها من میترا هستم از حالا این وبلاگ مال منه... از آغ عرفان هم تشکر میکنم که پسورد رو گذاشت برای مسابقه... الان وقتشه که تغییرات اساسی اینجا بدم... باید یه آبجاروی حسابی بشه... با من در ارتباط باشید... من میخوام با همه شما دوست باشم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1384 13:36
سلامی به تمامی بچه ها... خوب امروز 84/2/1 قراره که راس ساعت 12 کلمه عبور وبلاگ رو بزنم همینجا... و هر کسی که زودتر دیدش و ورش داشت این وبلاگ مال خودش میشه. حالا من پیامهای تعدادی از بچه ها رو که در رابطه با این مسابقه داده بودن رو براتون میزنم... (مهم نیست) خیلی مسخرس برای چی میخوای این کار را بکنی؟ چرا ادامه نمی دی ؟...
-
الله اکبر
چهارشنبه 31 فروردینماه سال 1384 09:25
دیشب نمیدونم ساعت چند بود شاید حدود ساعت 8:20 بود من و حیدر و حامد رفته بودیم مسجد حضرت زینب (پایگاه شهید چمران) کارای نیروی انسانی رو راست و ریست کنیم... رفتیم پایین ...یه نمایشگاه زده بودن برای آثار جنگی یه هو یه صدای الله اکبر بلند شد و صدای انفجار... من یه سه چار متری اون ور تر پرت شدم زمین اولش من بیهوش بودم......
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1384 19:08
توجه توجه ...یه مسابقه بزرگ... من تصمیم گرفتم که این وبلاگ رو بیخیال شم... برای همین هم زده به سرم یه مسابقه بزارم... من کلمه عبور این وبلاگ رو روز ۱/۲/۸۴ راس ساعت ۱۲ ظهر میزنم همینجا... هر که زودتر رسید و تونست بره کلمه رو عوض کنه و وبلاگ رو مال خودش بکنه برندست... پس منتظر باشید... نظرتون رو هم راجع به این مسابقه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 15 فروردینماه سال 1384 17:43
قراره برم کمیته انضباطی و از اونجا هم مشخصه که چه اتفاقی میافته... در هر صورت برای همه شما آرزوی موفقیت میکنم... این جمله رو از من یادگاری داشته باشید: آدم برا به دست آوردن، باید یه چیزی رو از دست بده... هر چیزی رو که بخوای به دست بیاری باید در مقابل یه چیزی رو از دست بدیاین قانون روزگاره... چند تا از دوستامون خواسته...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 11 فروردینماه سال 1384 17:30
بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد بابا به سیب سفره مان ایمان ندارد بعد از همان تصمیم کبرا ابرها هم یا سیل میبارد یا باران ندارد بابا انارو سیب و نان را مینویسد حتی برای خواندنش دندان ندارد انگار بابا همکلاس اولی هاست هی مینویسد این ندارد آن ندارد بنویس کی آن مرد در باران می آید؟؟ این انتظار خیس چشمان پایان ندارد؟؟؟ ایمان...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 اسفندماه سال 1383 22:27
سلام یه خبر بیست ... فیزیکی ها تحسن کردن بچههای گروه فیزیک یه دفه قات زدن و قرار گذاشتن که صبح سهشنبه جلوی ساختمون آموزش تحسن کنن... اعتراضشون نسبت به مدیر گروه و وضعیت دانشگاه بوده... به من هم گفتن بیام... من هم رفتم دوربینم رو از یکی از بچه ها که قرضش داده بودم بگیرم...اما دیر شد و نتونستم. تا اومدم برم پیش بچهها...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1383 00:55
سلامی به تمام بچه های باحال... یه مطلبی هست که به یکی از بچه ها قول دادم اینجا بزنم... چند وقت پیش توی کافینت دانشگاه بودم و داشتم وبگردی میکردم...از روی رجدیت دستگاه... یه آی دی که شبیه آی دی رفیقم بود ورداشتم و به لیست اضافه کردم... یکی دو هفته بعد، رفتم کافینت بازم داشتم وب یکی از بچه های تهران رو طراحی میکردم که...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 اسفندماه سال 1383 18:38
نمیدونم امروز چرا قاطی کردم... میگم... بچه ها خودمونیم ها... خیلی ما نامردیم...خیلی... راجع به عکسای زیر هیچ چی نمیگم... فقط همینو بگم که ما تو دنیای خودمون غرق شدیم... هر کسی به فکر دنیای خودش... این انصافه؟ هر کسی برای خودش دست و پا میزنه... و اصلا انگار که نه انگار............... بچه ها ما خیلی نامردیم... خیلی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 بهمنماه سال 1383 18:39
مسئولای دانشگاه ما... چند تا مرده متحرک شکم گنده هستند... که به هیچ چیز فکر نمیکنن به جز دو عنصر کثیف شهرت، ثروت... آدم چه قدر میتونه تحمل کنه... آخه چه قدر میخوان ببلعن و بخورن... دیگه چه قدر... تا کی انتخاب واحد ما این شکلی باید باشه... تا کی سرویسهای ما اینجوری باید باشه... تا کی کافینت ما باید اینقدر بدون امکانات...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 بهمنماه سال 1383 18:37
این دو تا عکس رو با هم مقایسه کنید... یکیش دانشگاه آزاد واحد ایلامه... یکیشم مال شاهروده... خدا وکیلی یه مقایسه بکنید... بعدش میگن تقصیر ماست... دانشگاههای مردم پایین دانشگاشون گل بلبل میزارن... ما باید بوی گند زباله رو تحمل کنیم...